حسرت همیشگی

حرفهای ما هنوز ناتمام  تا نگاه می کنی

وقت رفتن است

باز همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه با خبر شوی

لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود

آه  ای دریغ و حسرت همیشگی

ناگهان چقدر زود دیر میشود